×
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » هشت بهشت » بخش ۱ - آغاز کتاب و منتخب یکی از داستانهای هشت بهشت
شاه را طیره کرد گفتارش
زعفران گشت رنگ گلنارش
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » هشت بهشت » بخش ۱ - آغاز کتاب و منتخب یکی از داستانهای هشت بهشت
شه دران آزمایش کارش
چون پسنیده دید گفتارش
اوحدی » جام جم » بخش ۵۲ - در تاثیر پرورش و وخامت عاقبت خود رویی
خرس نیزار خورد به ناچارش
زود در کخ کخ اوفتد کارش
ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ٩ - مثنوی مجلس افروز
هرکه از جان بود خریدارش
یابد او را بروی بازارش
ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ٩ - مثنوی مجلس افروز
روز و شب منتظر بدیدارش
در برابر همیشه رخسارش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۸۵ - در ترغیب بر تلاوت قرآن و وصف مصحف که محل کتاب اوست
گرد جدول نقوش اعشارش
رسته گلهاست گرد انهارش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۱۱ - سؤال و جواب راهب
کرده ام بند در بن غارش
تا رهد عالمی ز آزارش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۵۰ - حکایت بر سبیل تمثیل
کرد بیرون ز پاش شلوارش
بست کالای خویش در بارش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۵۶ - تمام شدن انشاء قصیده فرزدق در مدح امام زین العابدین رضی الله عنه و غضب کردن هشام بر فرزدق و حبس کردن وی
ساخت در چشم شامیان خوارش
حبس فرمود بهر آن کارش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۷۶ - قصه آن خرس که آبش می برد شخصی تصور کرد که خیکی است پر بار، رفت تا آن را بگیرد، خرس در وی آویخت، آن شخص به وی درماند، دیگری از کناره فریاد کرد که خیک را بگذار و بیرون آی. گفت من او را گذاشته ام او مرا نمی گذارد
گر گران است پوست بگذارش
هم بدان موج آب بسپارش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۷ - اشارت به تقسیم محبت به ذاتی و صفاتی و افعالی و آثاری
یا ز افعال یا ز آثارش
می شمر منحصر درین چارش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۴۹ - قصه آن جوان که بر دختر عم عاشق شد و در عشق وی نام دزدی بر خود نهاد و ناموس عم نگاه داشت و بدان سبب به مقصود رسید
یک شب از آرزوی دیدارش
کرد منزل به بام و دیوارش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۵۵ - عزیمت کردن معتمر و عیینه به جانب مسجد احزاب در طلب ریا
آمدم بر امید دیدارش
تافت از من زمانه رخسارش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۱۱ - حکایت بیوه زنی از نسا و باورد که سخنی درشت پرداخت و سلطان محمود را گرم ساخت و به سخنی دیگر نرم گردانید و به سر حد دادخواهی رسانید
همچو دزدان کشند بر دارش
بلکه همچون سگان به دیوارش
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۴۷ - اشارت به بعضی از شعرای ماتقدم که از سلاطین پیشین تربیت ها یافتند و نام اینان به واسطه مدایح آنان بر صحیفه روزگار بماند
نقد اهل جهان ز دینارش
نیست جز نقدهای گفتارش
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۳۷ - به شهر آمدن شهزاده
خسرو از بهر چارهکارش
ناتوان شد چو چشم بیمارش