گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۲ - فی مذمة الفرس العضدیه

 

افتخار جهان مظفر دین

معدن جود و منبع دانش

حسن بن العضد که از احسان

مصطفی گشت و بنده حسّانش

کوکب زرنگار خور میخیست

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۶ - وله

 

در زبان آوری مکوش که چرخ

سرت اندر سر زبان نکند

رو کرم کن بجای خلق خدای

کز کرم هیچکس زیان نکند

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۷ - ایضاً

 

ایدل امروز آنک در عالم

لاف آزادگی زند بنده ست

از کرم در گذر که در کرمان

از کریمان کریم گوینده ست

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۸ - وله

 

گفت با من یکی ز فیروزان

که چه بودت ز آمدن مقصود

شهر بگذاشتی و بگذشتی

از مقامی که بود معدن جود

و امدی سوی محنت آبادی

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۹ - ایضاً

 

صاحب ما گرش کرم بودی

مثلش اندر زمانه کم بودی

ور نبودی علم ببد نامی

فلکش شقّه علم بودی

ور جهانرا وجود ننهادی

[...]

خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۱۶ - ایضاً

 

زغن شکلی که در فصل بهاران

صفیر از بلبل خوشگو بدزدد

اگر ره یابد اندر باغ رضوان

درخت طوبی از مینو بدزدد

وگر بر زلف خوبان دست یابد

[...]

خواجوی کرمانی