سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۱۶ - مهتران
هرکه را تا به . . . ایه بفشردم
آسمان مهتری بدو بسپرد
همه تازان من بزرگ شدند
من نمایم بچشم ایشان خرد
ای دریغا که می نه بتوانم
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۲۴ - شاعر مبارک هجو
من یکی شاعرم مبارک هجو
نیست حاجت مرا بدین تعریف
هرکه را من هجا کنم گردد
گر بود دون دون، شریف شریف
گر کلاخ را هجا کردم
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۳۱ - روی نیاز
سیر اولاد بوالفرج مسعود
در مدح تو باز میدارم
بهر تازی که کار پای کند
بتو روی نیاز میدارم
بهر اندازه ای که هست فرست
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۳۳ - بمحشر از شهیدان خنیسم
مرا تلخی نباید دادن جان
چو انگشت شهادت شهد لیسم
بزیر تخته خواهد بود جایم
اگر سلطان ملک طاقدیسم
ز خشت و خاک را هم غیسه روید
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۴۰ - خرنامه
خر مطران که آخرت عمر است
سوگوارانه جل و جامه تو
نغمه کرد است کام سیخ زنم
خوه بناکام و خوه بکامه تو
آن خر شاعری که آخر و میخ
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۴۴ - سعد ملک
سعد ملک ای وزیر دریا دل
کف راد تو ابر پر ژاله
روید از ژاله کف رادت
پر رخ سائلان تو لاله
بهر گاوی خجندی رواق
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۵۰ - همه آلت درودگری
شاد باش ای مؤید سکنه
ای جوانمرد مهتر هنری
نشود از تو صنعتی پیدا
تا که بر مغز کرمه ای نخوری
تا جوازه بدو تنه بکشند
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۵۱ - سوزنی گفت مدح تو ز خری
ای نجیب مؤید سکنه
میخ کوب کفایت پدری
تا تو نبوی پدر شود بیکار
گر بروی بلا و درد سری
هیچ گوئی براستی تو بدانک
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۵۲ - المومن نئی
شمس نامی و نور می ندهی
ابری ای ایر خواره زن ابری
مؤمنم گوئی و نئی مؤمن
گبری ای ایر خواره زن گبری
صبر تو تلخ و بر گوار و غلیظ
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قطعات » شمارهٔ ۶۰ - امامزاده صابونی
فرزند من نبیره میمونی
ابلیس دیگر است نملعونی
اصرار کرده بر پدر آزاری
همچون امامزاده صابونی
آن را نصیبه از پدر آزردن
[...]