گنجور

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول

 

ای در اسباب جهان پای تو بند

مانده از راه بدین سلسله چند

شیخ بهایی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - ساقی نامه و مدح حسین‌خان شاملو

 

خوش هراتی‌ست حزینم مپسند

طرفه فصلی‌ست بزن راهی چند

فصیحی هروی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » غرور و اعظان

 

بر همه درس توکل می کند

در هوا او پشه را رگ می زند

ملا احمد نراقی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۵

 

دخت جمشید کیانی افکند

زال تازی را از بام بلند

ادیب الممالک
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۳ - زن قاضی ری

 

گفت با مام‌، درین لحظه ی چند

که تو بر بنده همی دادی پند

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۳ - زن قاضی ری

 

شد در آن‌وحشت مادر فرزند

هایهویی ز سر کوچه بلند

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۴ - بی خبری‌!

 

عارفانی که ز راز آگاهند

جملگی محو فنا فی الله‌اند

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۶ - تنبلی عاقبتش حمالی است

 

رفت و برگشت یکی دانشمند

پدر و مادرش از وی خرسند

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » دل مادر » وادی‌ السباع

 

اژدهایش ز سر شاخ بلند

گشته برگردن زرّافه کمند

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » دل مادر » افکندن مادر به وادی‌السباع

 

راند جمازه و آن مام نژند

اندر آن وادی تاریک فکند

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode