شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول
همتش نگذرد زفرج و گلو
داند از امر، فانکحوا وکلوا
شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت اول
چرخ در گردش از این بانگ و نوا
کوه در رقص از این صوت و صدا
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - داستان کفش ابوالقاسم طنبوری بغدادی
هفت سال از پی هم کرده بپا
گشته در پای وی انگشت نما
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - داستان کفش ابوالقاسم طنبوری بغدادی
هفت سال آنچه کشیدی در پا
بر سرت نه که عزیز است ترا
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - داستان کفش ابوالقاسم طنبوری بغدادی
حیلتی تازه برانگیخت که تا
ریش خود سازد از آن کفش رها
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - داستان کفش ابوالقاسم طنبوری بغدادی
با دلی خسته برون شد ز سرا
دید بر خواسته بر در غوغا
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - داستان کفش ابوالقاسم طنبوری بغدادی
ریخ بالا زده از چه بفضا
گند پیچیده در ایوان و سرا
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - داستان کفش ابوالقاسم طنبوری بغدادی
پس چندی که شد از بند رها
رفت از محبس والی بسرا
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - داستان کفش ابوالقاسم طنبوری بغدادی
هم از امروز کنم استعفا
تاکه مسئول نباشم فردا
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۵
گرچه ما بی سر و پائیم و گدا
سر نهادیم تو را بر کف پا
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۵ - در رثاء ایرج
چون کند قافله کوچ از صحرا
مینهد آتشی از خویش به جا
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۵ - در رثاء ایرج
زیر سر کن ز ره مهر و وفا
گوشهای بهر پذیرایی ما
ملکالشعرا بهار » منظومهها » دل مادر » شکوهٔ عروس از مادر شوهر!
گفت خواهی که شوم ازتو رضا
دورکن مادر خود را زینجا
ملکالشعرا بهار » منظومهها » دل مادر » دیدار سواری ز پیر زال در بیشه
روی آورده به درگاه خدا
کند از مهر به فرزند دعا
ملکالشعرا بهار » منظومهها » دل مادر » دیدار سواری ز پیر زال در بیشه
می کنی باز به درگاه خدا
به چنان ظالم غدار دعا؟
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶۶ - نصیحت
گر توانی به خلایق ز وفا
باز کن راه کرم باب عطا