گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳۵

 

آتشم در جگر از چهره گلرنگ زده است

لب لعلش به کبابم نمک سنگ زده است

شیشه ام می شکند در جگر از حرف درشت

باز تا دشمن دل سخت چه بر سنگ زده است

صیقل جام به فریاد دل ما نرسید

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode