گنجور

فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۴

 

حسن پیرایه دکان هوس نتوان کرد

شعله طور چراغ دل خس نتوان کرد

طوطیان گر لب دریوزه به حسرت بستند

شکرستان همه در کام مگس نتوان کرد

چون حیا پرده‌نشین شو که گل خوبی را

[...]

فصیحی هروی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۵۷

 

دامن دولت دنیا نتوان سخت گرفت

سایه بال هما را به قفس نتوان کرد

اینقدر کز تو دلی چند بود شاد، بس است

زندگانی به مراد همه کس نتوان کرد

شرر کذب به یک چشم زدن می میرد

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode