گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۵

 

ساقیا موسم عیدست بده ساغر می

بر فشان صبحدم از بهر قدح گوهر می

روزه کر دست دماغ من سود از ده خشگ

که کند چاره اینواقعه طبع ترمی

شام اندوه سرآید بدمد صبح امید

[...]

ابن یمین
 
 
sunny dark_mode