گنجور

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵۲

 

آن که مه غاشیه زین چو غلامان کشدش

بوک این همت ما جانب بستان کشدش

گرچه جان را نبود قوت این گستاخی

آنک جان از مدد رحمت جانان کشدش

هر دم از یاد لبش جان لب خود می‌لیسد

[...]

مولانا
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۴

 

کی بود شفقت دل سوی اسیران کشدش

ناله‌ای کار کند تا در زندان کشدش

سایه بر حسن گل و سرو چمن نندازد

بو که نالیدن مرغان به گلستان کشدش

چشم ما رفت و سیه خانه سوی صحرا زد

[...]

نظیری نیشابوری
 
 
sunny dark_mode