×
فرخی یزدی » دیوان اشعار » دیگر سرودهها » شمارهٔ ۱ - مسمط
آمد از مهر چه آن ماه رخ چهاردهسال
داشت بر چهره نکو خالی و در پا خلخال
کرد در پای بسی فتنه ز خلخال و ز خال
از دو رخسار سپید آیتی از صبح وصال
فرخی یزدی » دیوان اشعار » دیگر سرودهها » شمارهٔ ۸ - مسمط بهاریه
جام جمشید پر از باده کن اکنون که ز بخت
کرد هان دولت ضحاک خزان رو به زوال
جِیشِ پورِ پَشَن حُزن نهان شد به کمین
تا که با نوذر عشرت کند آهنگ قتال
بطی از خون سیاوش بده ای ترکنژاد
[...]
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - در تهنیت عید مولود کننده خیبر حیدر صفدر علی علیهالسلام
چونکه در کعبه نمایان ز تو گردید جمال
آمد از پرده برون سر خدای متعال
بیولای تو نجات همه کس هست محال
خنک آن کس که شود لطف تواش شامل حال