گنجور

امیر معزی » قطعات » شمارهٔ ۳

 

این منم آمده نزدیک کریمی‌که شدست

شخص او قبله قبول شرف وتمکین را

وین منم دست به من داده بزرگی‌که سپرد

به‌کف پای بزرگی سر علیّین را

وین منم یافته اقبال وزیری‌که زعدل

[...]

امیر معزی
 

امیر معزی » قطعات » شمارهٔ ۸

 

زان خط تو که همی بردمد از عارض تو

کس نگوید که جمال تو دگر خواهد شد

عارض نازک تو بر صفت گل تازه است

زینت تازه گلت سُنبلِ تَر خواهد شد

گر دلم بر رخ تو شیفته و فتنه شدست

[...]

امیر معزی
 

امیر معزی » قطعات » شمارهٔ ۱۹

 

صدر دین را ملک‌العرش گزید از وزرا

همچنان چون وزرا از همهٔ خلق جهان

وزرا از همگان چون رمضان اندر سال

صدر دین از وزرا چون شب قدر از رمضان

امیر معزی
 

امیر معزی » قطعات » شمارهٔ ۲۷

 

فخر کردی که نسب داری از آباء کرام

همه مشهور به‌ جود و کرم و آزادی

راست گفتی پدرانت همه نیکان بودند

بد تو بودی به‌ حقیقت که از ایشان زادی

امیر معزی
 
 
sunny dark_mode