گنجور

 
۱
۲
۳
 

شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۵

 

نقد صوفى نه همین صافى بی‌غش باشد

اى بسا خرقه که شایسته‌ى آتش باشد

صوفى ما که ز ورد سحرى مست شده

شامگاهش نگران باش که سر خوش باشد

خوش بود گر محک تجربه آید به میان

[...]

۳ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۶

 

کشتى بخت به گرداب بلا افکندیم

تا مگر باد مرادش ببرد تا ساحل‌

ناخدا را چه محل گر نبود لطف خداى

باد طوفان شکند، یا که نشیند در گل

۲ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » موش و گربه » حکایت ۹

 

فیض روح القدس ار باز مدد فرماید

دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می‌کرد

۱ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم

 

ساکنان سر کوی تو نباشند بهوش

این زمینی است که از وی همه مجنون خیزد

۱ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم

 

دی که رسوا شده ای دیدی و گفتی این کیست

دامن آلوده بخون خسرو تردامن بود

۱ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

ساکنان سر کوی تو نباشند به هوش

کآن زمینی است که از وی همه مجنون خیزد

۱ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

زنده در عشق چه سان بود نصیبی، مجنون

عشق آن روز مگر این همه دشوار نبود؟

۱ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش سوم - قسمت دوم

 

گر کشد خصم بزور از کف من دامن دوست

چکند با کشش دل که میان من و اوست؟

۱ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش پنجم

 

من ملک بودم و فردوس برین جایم بود

آدم آورد و در این دیر خراب آبادم

۱ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش پنجم

 

نیک و بد هر چه کنی بهر تو خوانی سازند

جز تو بر خوان بد و نیک تو مهمانی نیست

گنه از نفس تو می‌آید و شیطان بدنام

جز تو بر نفس بداندیش تو شیطانی نیست

۲ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش پنجم - قسمت اول

 

هله نومید نباشی که ترا یار براند

گرت امروز براند نه که فردات بخواند

در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا

که پس از صبر ترا او به سر صدر نشاند

و گر او بر تو ببندد همه درها و گذرها

[...]

۸ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر دوم » بخش اول - قسمت دوم

 

گفتم از گوی فلک صورت حالی پرسم

گفت آن میکشم اندر خم چوگان که مپرس

۱ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر دوم » بخش دوم - قسمت اول

 

گفت دیروز طبیبی که تب یار شکست

لله الحمد که امروز به صحت پیوست

۱ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر دوم » بخش سوم - قسمت دوم

 

ست در دیده ی من خوب تر از روی سفید

روی حرفی که به نوک قلمت گشته سیاه

عزم من بنده چنان است که تا آخر عمر

دارم از بهر شرف خط شریف تو نگاه

۲ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش اول - قسمت دوم

 

تنم از ضعف چنان شد که اجل جست و نیافت

ناله هر چند نشان داد که در پیرهن است

۱ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش اول - قسمت دوم

 

همتم بدرقه ی راه کن ای طایر قدس

که دراز است ره مقصد و من نو سفرم

۱ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش اول - قسمت اول

 

بی حجابانه درآ از در کاشانه ی ما

که کسی نیست بجز درد تو در خانه ی ما

۱ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش دوم - قسمت دوم

 

کشته بینندم و قاتل نشناسند که کیست

کاین خدنگ از نظر خلق نهان می آید

مستغرق فراقم و جویای وصل یار

کشتی شکسته چشم امیدش به ساحل است

۲ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول

 

دلم از صومعه و صحبت شیخ است ملول

یار ترسا بچه و خانه ی خمار کجاست؟

۱ بیت
شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول

 

طاعت ناقص من موجب غفران نشود

راضیم گر مدد علت عصیان نشود

۱ بیت
شیخ بهایی
 
 
۱
۲
۳
 
تعداد کل نتایج: ۴۲