×
ملکالشعرا بهار » اشعار محلی » شمارهٔ ۶ - از یک غزل
مو مخام خوذم بزو چشمه نوشت بزنم
لبام غنچه کُنُم، شرق تو گوشت بزنم
دل تو سنگ بیا دلت بدست مو بده
تا بمغز رقیب خرده فروشت بزنم
۲ بیت

ملکالشعرا بهار » اشعار محلی » شمارهٔ ۷ - قطعه
ای بهار طور نمیری که بگن شکرکه مرد
گور بگورکه ز دستش بعذاب عالم بود
خوب آدم بمیره طورکه مخلوق بگن
ایها الناس کیکه مرد عجب آدم بود
۲ بیت
