گنجور

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۳۵ - طایر باغ جنان

 

ای شهیدی که لب تشنه بریدند سرت را!

سوختند از پی یک قطرهٔ آبی جگرت را

گرچه خواندند به مهمانیت از شهر مدینه

کوفیان از چه بریدند لب تشنه سرت را

طایر باغ جنان بودی و، با سنگ شقاوت

[...]

ترکی شیرازی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۴۹ - مرآت خدا

 

ای قتیلی که به خون غرقه ز شمشیر جفایی

وی شهیدی که بریده ز بدن سر ز قفایی

سر بریده ز تن از جور لعنیان به چه جرمی

به چه تقصیر گرفتار به صد رنج و بلایی

زینت دوش نبی بودی و نور دل زهرا

[...]

ترکی شیرازی
 
 
sunny dark_mode