گنجور

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۸

 

بجز از کمر ندیدم سر موئی از میانت

بجز از سخن نشانی نشنیدم از دهانت

توچه معنئی که هرگز نرسیده ام بکنهت

تو چه آیتی که هرگز نشنیده ام بیانت

تو کدام شاهبازی که ندانمت نشیمن

[...]

۹ بیت
خواجوی کرمانی
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۷

 

اگر او سخن نگوید سخنست در دهانش

و گر او کمر نبندد نظرست در میانش

من اگر به خنده گویم دهنش به پسته ماند

مشنو که هیچ نبود به لطافت دهانش

برو ای رقیب و بر من سر دست بیش مفشان

[...]

۱۱ بیت
خواجوی کرمانی