×
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰۹
طرفه گرمابه بانی کو ز خلوت برآید
نقش گرمابه یک یک در سجود اندرآید
نقشهای فسرده بیخبروار مرده
ز انعکاسات چشمش چشمشان عبهر آید
گوشهاشان ز گوشش اهل افسانه گردد
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۴
پر ده آن جام می را ساقیا بار دیگر
نیست در دین و دنیا همچو تو یار دیگر
کفر دان در طریقت جهل دان در حقیقت
جز تماشای رویت پیشه و کار دیگر
تا تو آن رخ نمودی عقل و ایمان ربودی
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۵۵
دوش می گفت جانم کی سپهر معظم
بس معلق زنانی شعلهها اندر اشکم
بیگنه بیجنایت گردشی بینهایت
بر تنت در شکایت نیلیی رسم ماتم
گه خوش و گاه ناخوش چون خلیل اندر آتش
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۹۲
ای شه جاودانی وی مه آسمانی
چشمه زندگانی گلشن لامکانی
تا زلال تو دیدم قصه جان شنیدم
همچو جان ناپدیدم در تک بینشانی
عاشق مشک خوش بو میکند صید آهو
[...]