×
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۱۰۱
من سخن گویم، تو کانایی کنی
هر زمانی دست بر دستی زنی
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۱۰۲
دستگاه او نداند کز چه روی؟
تنبل و کنبوره در دستان اوی
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۱۰۳
شو، بدان گنج اندرون خمی بجوی
زیر او سُمجی است، بیرون شد بدوی
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۱۰۴
چون یکی جغبوت پستانبند اوی
شیر دوشی زو به روزی دو سبوی
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۱۰۵
خم و خنبه پر ز انده، دل تهی
زعفران و نرگس و بید و بهی