گنجور

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۱۰۱

 

من سخن گویم، تو کانایی کنی

هر زمانی دست بر دستی زنی

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۱۰۲

 

دستگاه او نداند کز چه روی؟

تنبل و کنبوره در دستان اوی

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۱۰۳

 

شو، بدان گنج اندرون خمی بجوی

زیر او سُمجی است، بیرون شد بدوی

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۱۰۴

 

چون یکی جغبوت پستان‌بند اوی

شیر دوشی زو به روزی دو سبوی

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۱۰۵

 

خم و خنبه پر ز انده، دل تهی

زعفران و نرگس و بید و بهی

رودکی
 
 
۱
۴
۵
۶
sunny dark_mode