گنجور

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۵۷

 

سیّد من بنده را تفهیم کرد

اسم اعظم او به من تعلیم کرد

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۶۱

 

شیر مردی باید از خود رسته‌ای

وز دو عالم رخت خود بر بسته‌ای

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۷۱

 

عاشقانه خوش درین دریا نشین

خوش بر آ با ما دمی با ما نشین

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۷۲

 

عالم و معلوم آنجا هست نیست

خادم و مخدوم آنجا هست نیست

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۹۵

 

گر بود خوبی تو از زلف و خال

حسن ما را نیست حاجت با جمال

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۰۹

 

گوهر ار جویی بیا دریا طلب

آن چنان درّی بیا از ما طلب

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۲۰

 

مجلس عشق است و ما مست خراب

جام می نوشیم دایم بی حساب

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۲۳

 

محو ما شد قطره و دریا و جو

کل شی هالک الا وجهه

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۲۶

 

مرغکی سرگشته گردد کو به کو

یار او با او و می ‌گوید که کو

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۲۸

 

مشکل ما جمله حلوا کرده‌اند

صحن ما را پر ز حلوا کرده‌اند

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۳۵

 

می به رندان ده به زاهد می مده

شیشه پیش پای نابینا منه

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۳۸

 

نان گندم نزد آدم خوش بود

گرچه جو نزد خران خوشتر است

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۴۴

 

نعمت‌اللّه را طلب کن از خدا

ذوق او از طالب قابل طلب

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۴۵

 

نعمت‌اللّه نعمتی دارد تمام

کاین چنین دیوانه‌ای دارد به دست

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۵۱

 

نور خود در نار موسی را نمود

در همه اشیا چنین ما را نمود

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۵۴

 

وقت آن آمد که پروازی کنم

وز کریمان عزم شیرازی کنم

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۶۲

 

هر زمان صنعی نماید در نظر

می ‌برد خلقی و می ‌آرد دگر

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۲۶۳

 

هر کجا صورت بود معنی بود

صورتی نبود که بی ‌معنی بود

شاه نعمت‌الله ولی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode