گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و یکم » بخش ۱ - المقالة الحادیة و العشرون

 

گرچه من افسرده ام جانم بسوخت

آتش دوزخ ز من خواهد فروخت

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

جان آدم نیز سر فقر سوخت

هشت جنت را بیک گندم فروخت

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و پنجم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

روز دیگر مرد آتش بر فروخت

وان نمد پاره بیاورد و بسوخت

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و هفتم » بخش ۵ - الحكایة ‌و التمثیل

 

هر که او یکبار نه صد بار سوخت

چون توان از بهر او‌آتش فروخت

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و نهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

 

هرکه او معشوق را خواهد فروخت

شرح ده این همه که جان من بسوخت

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۷ - رسیدن سالك وصول با پرده ششم

 

جمله شاخ آن درخت و سر بسوخت

بار دیگر آتشی را بر فروخت

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۸ - سؤال سالك وصول از پیر

 

پیر در ساعت در آنجا گه بسوخت

اندر آن آتش بکلی برفروخت

عطار
 
 
۱
۲