اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۳ - در بیان اینکه اصل نظام عالم از خودی است و تسلسل حیات تعینات وجود بر استحکام خودی انحصاردارد
می شود از بهر اغراض عمل
عامل و معمول و اسباب و علل
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۶ - در بیان اینکه خودی از سؤال ضعیف میگردد
تا نباشی پیش پیغمبر خجل
روز فردائی که باشد جان گسل
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۱ - در بیان اینکه تربیت خودی را سه مراحل است مرحلهٔ اول را اطاعت و مرحلهٔ دوم را ضبط نفس، و مرحله سوم را نیابت الهی نامیده اند: «مرحلهٔ اول اطاعت»
صد جهان مثل جهان جزو وکل
روید از کشت خیال او چو گل
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۴ - در معنی اینکه ملت از اختلاط افراد پیدا میشود و تکمیل تربیت او از نبوت است
خیمه گاه کاروان کوه و جبل
مرغزار و دامن صحرا و تل
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۱۳ - در معنی حریت اسلامیه و سر حادثهٔ کربلا
عقل در پیچاک اسباب و علل
عشق چوگان باز میدان عمل
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۱۳ - در معنی حریت اسلامیه و سر حادثهٔ کربلا
بهر آن شهزاده ی خیر الملل
دوش ختم المرسلین نعم الجمل
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۱۴ - در معنی اینکه چون ملت محمدیه مؤسس بر توحید و رسالت است پس نهایت مکانی ندارد
همچنان آن رازدان جزو و کل
گرد پایش سرمه ی چشم رسل
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۱۴ - در معنی اینکه چون ملت محمدیه مؤسس بر توحید و رسالت است پس نهایت مکانی ندارد
دل بدست آور که در پهنای دل
می شود گم این سرای آب و گل
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۲۰ - در معنی اینکه حسن سیرت ملیه از تأدب به آداب محمدیه است
گفت فردا امت خیرالرسل
جمع گردد پیش آن مولای کل
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۲۱ - در معنی اینکه حیات ملیه مرکز محسوس میخواهد و مرکز ملت اسلامیه بیت الحرام است
آنکه بالید اندر آغوش رسل
جزو او داننده ی اسرار کل
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۲۲ - در معنی اینکه جمعیت حقیقی از محکم گرفتن نصب العین ملیه است و نصب العین امت محمدیه حفظ و نشر توحید است
ای که میداری کتابش در بغل
تیز تر نه پا به میدان عمل
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۳۲ - عرض حال مصنف بحضور رحمة للعالمین
بی تو از نابودمندیها خجل
پیکران این سرای آب و گل
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۳۲ - عرض حال مصنف بحضور رحمة للعالمین
از منات و لات و عزی و هبل
هر یکی دارد بتی اندر بغل
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۳۲ - عرض حال مصنف بحضور رحمة للعالمین
عرض کن پیش خدای عزوجل
عشق من گردد هم آغوش عمل
اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۳ - تمهید آسمانی نخستین روز آفرینش نکوهش می کند آسمان زمین را
شد زمین از طعنهٔ گردون خجل
نا امید و دل گران و مضمحل
اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۱۳ - حرکت به و وادی یرغمید که ملائکه او را وادی طواسین مینامند
شاعر اندر سینهٔ ملت چو دل
ملتی بی شاعری انبار گل
اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۱۳ - حرکت به و وادی یرغمید که ملائکه او را وادی طواسین مینامند
پرده را بر گیرم از اسرار کل
با تو گویم از طواسین رسل
اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۳۳ - فلک مریخ اهل مریخ
خاکیان را دل به بند آب و گل
اندرین عالم بدن در بند دل
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۵ - حکمت فرعونی
از نیاکان دفتری اندر بغل
الامان از گفته های بی عمل