گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش نوزدهم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

 

گفت ای آشفتگان دلربای

در چه کارید و کجا دارید رای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش نوزدهم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

 

گفت حج چبود بگو ای رهنمای

گفت جائی خانهٔ دارد خدای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش نوزدهم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

 

گفت ننشینم بروز و شب ز پای

تا نیارم عاشق آسا حج بجای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش نوزدهم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

 

چون بدید او خانه گفتا کو خدای

زانکه او را مینبینم هیچ جای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش نوزدهم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

رابعه گفتش که تو در خانه آی

تا به بینی صانع ای دیوانه رای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیستم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل

 

محو باید مرد در هر دو سرای

پای از سر ناپدید و سر ز پای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و یکم » بخش ۱ - المقالة الحادیة و العشرون

 

یک نگینت نسخهٔ هر دو سرای

جام جمشیدی شده گیتی نمای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و دوم » بخش ۳ - الحكایة ‌و التمثیل

 

یک شبی در راز آمد با خدای

گفت ای هم رهبر و هم رهنمای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و دوم » بخش ۵ - الحكایة ‌و التمثیل

 

نان طلب میکرد از جائی بجای

هرکسی میگفت نان بدهد خدای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و دوم » بخش ۸ - الحكایة ‌و التمثیل

 

گفت دل چون مردت و چون شد زجای

گفت چون اندوه بودش با خدای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و سوم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

هر کجا توحید بنماید خدای

شرک باشد گر دوئی ماند بجای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و پنجم » بخش ۱ - المقالة الخامسة و العشرون

 

وز شما یک ماهی پاکیزه جای

یونسی را میشود خلوت سرای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و پنجم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

در مناجات آمد او پیش خدای

گفت سر این بگو ای رهنمای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و پنجم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

ور درخت دیو می‌داری به‌جای

با سگ و با دیو باشی هم‌سرا‌ی

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و ششم » بخش ۱ - المقالة السادسة و العشرون

 

در دو عالم نیست از سر تا به پای

هیچ جائی تا نکردم سجده جای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هفتم » بخش ۱۲ - الحكایة و التمثیل

 

سایلی گفتش که ای شوریده رای

گوئیا خشنودی امروز از خدای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هفتم » بخش ۱۳ - الحكایة و التمثیل

 

رفت سوی حضرت و گفت ای خدای

چون کنم با این رخ دیده ربای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و هشتم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

خورد سوگندان که در ره هیچ جای

نه باستادم نه بنشستم ز پای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و یکم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

 

در سه روز و شب نجنبید او زجای

عقل زایل تن در افتاده ز پای

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و دوم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

میرزاده کان بدید او دور جای

باز مینشناخت زان غم سر ز پای

عطار
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۱۵
sunny dark_mode