نسخه ی اسرار تکوین حیات

بی ثبات از قوتش گیرد ثبات

مضمحل گردد چو تقویم حیات

ملت از تقلید می گیرد ثبات

با تو آموزم زبان کائنات

حرف و الفاظ است اعمال حیات

تا بدست آورد نبض کائنات

وانمود اسرار تقویم حیات

بر دمد این لاله زار ممکنات

از خیابان ریاض امهات

هر دو دانای ضمیر کائنات

هر دو پیغام حیات اندر ممات

پیش او هر ممکن و موجود مات

جمله عالم تلخ و او شاخ نبات

روز ها روشن ز غوغای حیات

نی از آن نوری که بینی در جهات

چشم او روشن شود از کائنات

تا ببیند ذات را اندر صفات

مرد مؤمن در نسازد با صفات

مصطفی راضی نشد الا به ذات

باش تا عریان شود این کائنات

شوید از دامان خود گرد جهات

آن سکون و سیر اندر کائنات

این سراپا سیر بیرون از جهات

جلوت او روشن از نور صفات

خلوت او مستنیر از نور ذات

نی بنافش ریشهٔ نخل حیات

نی به صلب روزگارش حادثات

های و هوی اندرون کائنات

از لب او نجم و نور و نازعات

علم و هم شوق از مقامات حیات

هر دو می گیرد نصیب از واردات

هر کجا بی پرده آثار حیات

چشمه زارش در ضمیر کائنات

این نواها روح را بخشد ثبات

گرمی او از درون کائنات»

در گذشتم از حد این کائنات

پا نهادم در جهان بی جهات

مرقدش اندر جهان بی ثبات

اهل حق را داد پیغام حیات