اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۳ - خطاب به مهر عالمتاب
چون شود اندیشهٔ قومی خراب
ناسره گردد بدستش سیم ناب
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۴ - حکمت کلیمی
بحر و بر از زور طوفانش خراب
در نگاه او پیام انقلاب
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۰ - اشکی چند بر افتراق هندیان
کس نداند جلوهٔ آب از سراب
انقلاب ای انقلاب ای انقلاب
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۳ - پس چه باید کرد ای اقوام شرق
وانمودیم آنچه بود اندر حجاب
آفتاب از ما و ما از آفتاب
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۱۵ - خطاب به اقوام سرحد
ای ز خود پوشیده خود را بازیاب
در مسلمانی حرامست این حجاب
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۲۰ - بر مزار سلطان محمود علیه الرحمه
رخ نمود از سینه ام آن آفتاب
پردگیها از فروغش بی حجاب
اقبال لاهوری » پس چه باید کرد؟ » بخش ۲۴ - خطاب به پادشاه اسلام اعلیحضرت ظاهر شاه «ایده‘ الله بنصره»
چون ز روی خویش بر گیرد حجاب
او حسابست او ثوابست او عذاب
ملکالشعرا بهار » مستزادها » مناظرهٔ ادبی (در جواب صادق سرمد از ادبای زمان)
رفته رفته شد زبان خام و خراب
شد لغات از یاد، با هر انقلاب
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۰ - جُعَل
با جُعل گفت ای پهنپازن جناب!
ای دماغت گندهتر از منجلاب
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۱ - سلام به هند بزرگ
بزم «اکبر» شد ز «فیضی» فیض باب
دکهناز «بوالفضل» وفیضییافت آب
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۱ - سلام به هند بزرگ
با کلیمش ساحران را نیست تاب
کسنگفتآخرسهبیتش را جواب
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۴۱ - سلام به هند بزرگ
جوشد ایهام و مثل چون موج آب
نکتهبر هر موج خندان چون حباب
ملکالشعرا بهار » منظومهها » مذمت مگس (ذوبحرین) » ای مگس!
فتنهٔ بیداری و کابوس خواب
زِر زِر او صیحهٔ دیو عذاب
میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - نامه منظوم
دشمن خود هستی: ای خانه خراب!
از چه رو دادی، به آنها این جواب؟
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۶۰ - دو محضر
چون تو خواهم بود پاک از هر حساب
جز حساب سیرو گشت و خورد و خواب
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۶ - طوطی و شکر
صبحدم برخاست بازرگان ز خواب
حجرهها را دید، بی فرش و خراب
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۷ - عشق حق
آب دادیمت، فکندی جام آب
آب جوی و برکه خوردی، چون دواب
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۷ - عشق حق
گنجها بردم که ناید در حساب
ذرهها دیدم که گشته است آفتاب
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۶ - گنج درویش
در کناری، رفته درویشی بخواب
شب لحافش سایه و روز آفتاب
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۳ - معمار نادان
آخر، این سرچشمه خواهد شد خراب
در سبوی خویش، باید داشت آب