×
امیر شاهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۱
یار خط بر روی زیبا میکشد
سبزه بر گلبرگ رعنا میکشد
ماه را دامی ز عنبر مینهد
لاله را داغی ز سودا میکشد
سنبل از سودای مشکین کاکلش
[...]
امیر شاهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۸ - استقبال از سعدی
سوی باغ آن سروبالا میرود
باز کار فتنه بالا میرود
جان من، هرگه که جایی میروی
عاشقان را دل به صد جا میرود
چون دلم خون میکنی بشتاب از آنک
[...]
امیر شاهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۸
ای به لطف از آب حیوان پاکتر
قدت از سرو روان چالاکتر
با که گویم درد خود، کز عشق اوست
هر کرا بینم، ز من غمناکتر
بیرخت چون لاله داغم بر دلست
[...]
امیر شاهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۴
ساقیا، لطفی بکن جامی بده
درد ما را یکدم آرامی بده
میکنم عرض نیازی پیش تو
گر جوابی نیست، دشنامی بده
سر فدای تیغ تست، ای جان بیا
[...]