×
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۶۷ - سرکا فروش
دلبر سرکافروشم لطف بی اندازه داشت
خانه من آمد امشب ترشرویی را گذاشت
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۶۸ - دلال پیاز
شوخ دلال پیازم داشت قصد ترکتاز
خانه خود بردم و کردم برهنه چون پیاز
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۶۹ - چلپک فروش
دلبر چلپک فروش از عاشقان در رهن شد
خانه من آمد و مانند چلپک پهن شد
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۷۰ - تحویل گر
دلبر تحویل گر با کهنه قال و قیل کرد
خانه من رفت و گفتا ماه نو تحویل کرد
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۷۱ - زرشوی
دلبر زرشوی از من کرد جستوجوی زر
خانه خود بردم و با او نمودم جوی زر
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۷۲ - جنگ مشتی
جنگ مشتی امرد من بود شوخ فتنه گر
کردم او را زیر دست خود به ضرب مشت زر