×
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴۲
دلبرا در آرزویِ رویِ شهر آرایِ تو
عمر من بگذشت و من نگذشتم از سودایِ تو
گر مرا آن دست رس باشد که بادِ صبح را
دامنت بگرفتمی افتادمی در پایِ تو
بر گذرگاهِ تو میخواهم که در خاکم نهند
[...]
۸ بیت