گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۸۵

 

سنبل او می خرامد دست بر دوش بهار

تاکند در وقت فرصت حلقه درگوش بهار

از نگاه اولینم چشم او دیوانه کرد

نشأه جام نخستین است سر جوش بهار

در چمن تا قامت موزون او پیدا نشد

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode