گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۸۰

 

از دل سودایی ما آسمان رنگ است کوه

از هلال تیشه ما آتشین چنگ است کوه

بس که از فریاد من در سینه اش پیچیده درد

با فلک از خشک مغزی بر سر جنگ است کوه

عقل را عاجز کند کوه غم از گردنکشی

[...]

صائب تبریزی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲۰

 

بسکه در شادی و غم با خلق یک رنگ است کوه

با نوای مطرب و شیون هم آهنگ است کوه

پای جرات بر زمین افشرده با تیغ و کمر

با پلنگ چرخ گویی بر سر جنگ است کوه

آسمانی خورد گویا غوطه در خون شفق

[...]

جویای تبریزی
 
 
sunny dark_mode