گنجور

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۰

 

چون جمال خود هم اندر خود تماشا کرد عشق

رفت و نام عاشق و معشوق پیدا کرد عشق

بود عاشق باطن و معشوق ظاهر شد به عکس

سرباطن را چو در ظاهر هویدا کرد عشق

خود به خود می دید خود را بهر تکمیل ظهور

[...]

جامی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۶۸

 

هرکجا دلمرده ای را یافت احیا کرد عشق

جمله ذرات عالم را سویدا کرد عشق

ریخت دریا درگریبان قطره کم ظرف را

ذره ناچیز را خورشید سیما کرد عشق

جلوه زلف پریشان می کند موج سراب

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode