گنجور

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » ترکیبات » سوگواری بر مرگ شاه

 

از چه رو خاک سیه گردون به فرق ماه کرد

مشعل خورشید را گردون چرا پر کاه کرد

از چه رو بر نیل ماتم زد لباس عافیت

هر که جادر ساحت این نیلگون خرگاه کرد

این چه صورت بود کز هر گوشه زرین افسری

[...]

وحشی بافقی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶۶

 

یاد روی او کتانم را لباس ماه کرد

عشق او آیینه ام را روشناس آه کرد

تا به ساعد سوده گشت از بس به دل ناخن زدم

از تو دستم را فلک آخر چنین کوتاه کرد

تخته ی تعلیم لغزیدن ز نعلینش دهد

[...]

سلیم تهرانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۷۲

 

گرچه انفاس گرامی سینه صرف آه کرد

اینقدر شد دانه خود را جدا از کاه کرد

تا نگارین شد زمی دست سبو در زیر سر

دست ارباب طمع را از طلب کوتاه کرد

بی‌وداع ما سفر کردن نه از آداب بود

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۷۲

 

گرچه انفاس گرامی سینه صرف آه کرد

اینقدر شد دانه خود را جدا از کاه کرد

صائب تبریزی
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » آیینۀ عبرت » بخش دوم - از اتابکان فارس تا نادرشاه افشار

 

شاه لشکر داد و او را بار دیگر شاه کرد

دست جور زیردستان را از او کوتاه کرد

ملک‌الشعرا بهار
 
 
sunny dark_mode