گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۸۸

 

تا به فکر شبرویهای خیال افتاده ام

مست لذت در شبستان وصال افتاده ام

نیست غیر از ناامیدی حاصل دیگر مرا

دانه بی طالعم در خشکسال افتاده ام

می شود هر روز فکرم یک سرو گردن بلند

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode