گنجور

سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۱۸

 

سود دریا نیک بودی گر نبودی بیم موج

صحبت گل خوش بدی گر نیستی تشویش خار

دوش چون طاووس می‌نازیدم اندر باغ وصل

دیگر امروز از فراق یار می‌پیچم چو مار

سعدی
 
 
sunny dark_mode