گنجور

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴ - قطعه در تعریف و توصیف بزرگان عرفان و ادب

 

هست عرفان و ادب ملکی که در آن مولوی

بر فراز تخت عزت پادشاهی می‌کند

سعدی‌اش باشد وزیر در‌ امور مملکت

فکر و تدبیر از طریق خیرخواهی می‌کند

با سری پرشور فردوسی سپهسالار ملک

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۴ - قطعه

 

جبرئیل‌ آمد بامر حضرت پروردگار

ذوالفقار آورد بهر حیدر دلدل سوار

گفت بهر تهنیت بین زمین و آسمان

لافتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۴ - قطعه

 

حرمت دهقان بود لازم اگرچه بنده را

آنکه جانش میدهد البته نانش می‌دهد

لیک دهقان در میان خلق دست اول است

از خدا می‌گیرد و بر بندگانش می‌دهد

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۳ - قطعه

 

گر ندانی چیست تمثال حرام اندوختن

بایدت از شغل شماعی مثال‌ آموختن

گر هزاران سال شماعی نماید شمع جمع

عاقبت آن شمع‌ها باشد برای سوختن

صغیر اصفهانی
 
 
sunny dark_mode