گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۹۲

 

زان قد نازآفرین در هر دلی اندیشه ای است

این نهال شوخ را در هر زمینی ریشه ای است

از سر ویرانیم بگذر که از فرسودگی

پای دیوار مرا هر برگ کاهی تیشه ای است

در خراباتی که ما دریا کشان می می کشیم

[...]

صائب تبریزی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۷

 

هر دلی آیینه دار صورت اندیشه ای است

این پری هر دم برنگ تازه ای در شیشه ای است

هر دم از عمر سبکسیر تو قدری کم شود

آمد و رفت نفس در کندن جان تیشه ای است

بسکه از آهم مکدر شد هوای گلستان

[...]

جویای تبریزی
 
 
sunny dark_mode