گنجور

وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۳

 

مصلحت دیده چنین صبر که سویش نروم

ننشینم به رهش بر سر کویش نروم

هست خوش مصلحتی لیک دریغا کو تاب

که یک امروز به نظارهٔ رویش نروم

آرزو نام یکی سلسله جنبانم هست

[...]

وحشی بافقی