گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۷۵

 

زین پای ادب نیست که در کوی تو آیم

سازم ز دو دیده قدم و سوی تو آیم

ای کاش شوم زودتری خاک که باری

با باد شرم همره و پهلوی تو آیم

در کوی تو گمره شوم از بوی تو با آنک

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت دوم

 

هر چند شب آزرده تر از کوی توایم

پیش از همه کس روز دگر سوی توایم

شیخ بهایی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۳۳

 

از حجاب عشق محروم از گل روی توییم

ورنه ما صد پیرهن محرم‌تر از بوی توییم 

گر به ظاهر چون نگاه از چشم دور افتاده‌ایم

هرکجا باشیم در محراب ابروی توییم

گرچه در چون غنچه بر روی دو عالم بسته‌ایم

[...]

صائب تبریزی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۵

 

توصاحب کرمی ما گدای کوی توایم

تمام تشنه یک قطره ز آب جوی توایم

نمی شود دل ما خالی ازخیال رخت

همی به روز وشب از بس درآرزوی توایم

ز دیده غائب واندر دلی چنان حاضر

[...]

بلند اقبال