×
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۷ - لاف زدن تمرتاش پیش افراسیاب برای گرفتن بانو گشسب و دلخوش نمودن گرسیوز افراسیاب او را
ز ایوان به گیسوش بیرون کشم
ز تخت بزرگی به هامون کشم
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۷ - لاف زدن تمرتاش پیش افراسیاب برای گرفتن بانو گشسب و دلخوش نمودن گرسیوز افراسیاب او را
زخیمه به گیسوش بیرون کشم
به خواریش بر روی هامون کشم
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۱۶
خواهم دل خون گشته را از دست تو در خون کشم
یعنی به دیده آرمش وز دیده در جیحون کشم
چشمم که زیر هر مژه دارد دو صد دریای خون
زان رو به نوک هر مژه صد گوهر مکنون کشم
چشم خوشت مستانه زد تیری به دل دی از نظر
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - چنان بنظر میرسد که آن سلطان عشرت طلب و هردم خیال، به این کتاب توجه نکرد و آن همه زر را که وعده کرده بود به امیر خسرو نداد، مگر امیر خسرو ازینکه مثنوی دلانگیزی گماشته است ، خرسند بود:
هر چه که از دل در مکنون کشم
زهرهٔ آن نیست که بیرون کشم
عرفی » قطعات » شمارهٔ ۳۰ - شکوائیه
شعر فخر و شاعران ننگین ز فرط حرص و آز
خویش را از زمره این جمع چون بیرون کشم
«انوری» چون نیز از ننگ طمع نتوان گریخت
انتقام خویش از این ناقصشریکان چون کشم
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - ساقی نامه
مگر کین دارا ز گردون کشم
درفش سکندر بهامون کشم
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان دوم » بخش ۷۲ - نیایش ناظم کتاب با حضرت عباس و خواستن حاجت خود را از آنجناب
کزین گونه تیمار افزون کشم
پر کاهم این کوه را چون کشم