سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الاوّل: در توحید باری تعالی » بخش ۴۴ - ایضاً فیالتوکّل
از همه عالمت برون آرد
نه به آلت به کاف و نون آرد
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۶۳ - در ستایش اتابک نصرةالدین
چو شمشیرش آهنگ خون آرد
ز سنگ آب و آتش برون آرد
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۱۱ - داستان کدخدای با زن و طوطی
ای رفته ز من ترا چه افسون آرد؟
کاین فرقت تو ز چشم من خون آرد
ظهیری سمرقندی » سندبادنامه » بخش ۱۱ - داستان کدخدای با زن و طوطی
ای رفته ز من ترا چه افسون آرد؟
کاین فرقت تو ز چشم من خون آرد
اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب العاشر: البهاریات » شمارهٔ ۵۴
هر ناله که نی زپرده بیرون آرد
سرّی است که اندر دل محزون آرد
وآن کس که جماد است و درو ذوقی نیست
آواز نیش در حرکت چون آرد
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۰
اگر آن جادوی خونخواره نرگس در فسون آرد
با آسوده را کز دست بیخوابی زبون آرد
مرا باری برآمد جان ازین جان درون مانده
کسی باشد که دل بشکافد و او را برون آرد
گله از باد می کردم که نارد زو به جز گردی
[...]
ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٢٧۵
خیمه بوالعجبی زد فلک شعبده باز
هر دم از پرده برون نقش دگر گون آرد
صبحدم از سر کین تیغ ز خورشید کشید
وز شفق شام مبادا که شبیخون آرد
شد دلم خون و ندانست کسی کاخر کار
[...]
وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۳
عیاذباله از روزی که عشقم در جنون آرد
سر زنجیر گیرد و ز در عقلم درون آرد
من و رد و قبول بزم سلطانی که دربانش
به سد خواری کند بیرون به سد عزت درون آرد
به جرم عشق دربند یکی سلطان بی رحمم
[...]