گنجور

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۰۹

 

پیش آی خیال او که شوری داری

بر دیدهٔ من نشین که نوری داری

در طالع خود ز زهره سوری داری

در سینه چو داود زبوری داری

مولانا
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۳۰

 

مدتی شد که زیاران سر دوری داری

ما نداریم شکیب از تو صبوری داری

خود تو شمعی نبود شمع زپروانه نفور

از عنادل زچه ای گل سردوری داری

مردم آسا زبصر غائب و پنهان زنظر

[...]

آشفتهٔ شیرازی