×
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۸
چون آتش سودای تو جز دود نداشت
مسکین دل من امید بهبود نداشت
در جستن وصل تو بسی کوشیدم
چون بخت نبود کوششم سود نداشت
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
زآرزویی چنانکه بود نداشت
لابهها کرد و هیچ سود نداشت
اوحدی » جام جم » بخش ۶۰ - در فتوت داران به دروغ
نام حلوا بهل، که دود نداشت
زهر خوردست و هیچ سود نداشت
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۴۷ - قصه عاشق شدن آن دختر ترسا بر آن جوان مسلمان و در مفارقت وی بر بستر مرگ افتادن و جان دادن
سیم و زر پیش او وجود نداشت
حیله و مکر هیچ سود نداشت
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۵۲ - عقد پانزدهم در خوف که طریق احتیاط ورزیدن است و بر نعمت امنیت و انبساط لرزیدن
هر که را روی به بهبود نداشت
دیدن روی نبی سود نداشت
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۰
تا نمردیم دل از درد تو بهبود نداشت
تا ندادیم به سودای تو جان سود نداشت
حقه سبز فلک داشت دوای همه کس
آنچه درمان دل خسته ما بود نداشت
هم ز خاکستر ما گشت چراغی روشن
[...]