گنجور

عطار » مختارنامه » باب چهاردهم: در ذَمّ دنیا و شكایت از روزگار غدّار » شمارهٔ ۶

 

دود است همه جهان، جهان دود انگار

وین دیر نمای را فنا زود انگار

چون نابودست اصل هر بود که هست

هر بود که بود گشت نابود انگار

عطار
 
 
sunny dark_mode