×
خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۵
مرا تا سوز دل هر شب بلای تن نخواهد شد
چو شمع این راز پنهانم تو را روشن نخواهد شد
به سعی غمزه و ابرو مکن تاراج ملک دل
که تدبیر چنین کاری به مکر و فن نخواهد شد
کسی کاو همچو ابراهیم ننهد پای در دعوی
[...]
شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴ - من نخواهد شد
رقیبت گر هنر هم دزدد از من من نخواهد شد
به گلخن گرچه گل هم بشکفد گلشن نخواهد شد
مگر با داس سیمین کشت زرین بدروی ورنه
به مشتی خوشه درهمکوفتن خرمن نخواهد شد
حجابی نیست در طور تجلی لیکن اینش هست
[...]