×
عطار » مختارنامه » باب بیست و ششم: در صفت گریستن » شمارهٔ ۲۶
چون چشم به یارِ سیم تن میافتد
خون در دل و چشم ممتحن میافتد
چون چشم نگه نداشتم خون شد دل
هر خون که فتد ز چشم من میافتد
۲ بیت
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۶۲
در خدمتت ای جان چو بدن میافتد
زان سجده به بخت خویشتن میافتد
هر بار که اندر قدمت میافتم
جان در باطن به پای من میافتد
۲ بیت