فردوسی » شاهنامه » پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود » بخش ۲
زن گازر او را چو پیوند خویش
بپرورد چونانک فرزند خویش
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۳۸
چو با من سزا دید پیوند خویش
به من داد شایسته فرزند خویش
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۸
مگر بهره بر گیرم از پند خویش
بر اندیشم از مرگ فرزند خویش
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۳۹
بدارم تو را همچو پیوند خویش
چه پیوند برتر ز فرزند خویش
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۵۶
تو دانی که من جان و فرزند خویش
برو بوم آباد و پیوند خویش
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۶۴
که کهتر نباشد به فرزند خویش
ببوم و بر و پاک پیوند خویش
فردوسی » شاهنامه » داستان خاقان چین » بخش ۱۴
گوان از پی گنج و فرزند خویش
همان از پی بوم و پیوند خویش
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۸
کنون از بر و بوم و فرزند خویش
که اندیشد از جان و پیوند خویش
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۰
ز بهر گرانمایه فرزند خویش
بزرگان و خویشان و پیوند خویش
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۰
کنون ما دل از گنج و فرزند خویش
گسستیم چندی ز پیوند خویش
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱۵
ز بهر بر و بوم و پیوند خویش
همان از پی گنج و فرزند خویش
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۹ - صفت خواندن ورقه مادر گلشاه را و زاری کردن
مرا شاد گردان به پیوند خویش
مکن دورم از روی فرزند خویش
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۳ - زاری کردن ورقه
خبرشان نبود ار خداوند خویش
که دارد بدوبخت بد بند خویش
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۳ - تزویج دختر شاه زابل با جمشید
ببستش به.پیمان و سوگند خویش
گرفتش ز دل جفت و پیوند خویش
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۸ - نامه فرستادن گرشاسب به نزد بهو
کنون سر برآهختی از بند خویش
برون آمدی بر خداوند خویش