گنجور

قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۶۱ - در غزل است

 

حساب عشق تو ای دوست سخت با رنج است

حساب عشق تو گویی حساب شطرنج است

لب ملیح کم‌آوازت ارچه روح‌افزاست

ز مکر چشم دغل‌باز تو دل آهنج است

تو گنج حسنی و زلف تو مار خم در خم

[...]

قوامی رازی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۶ - ختم کتاب به نام شروان‌شاه

 

از هرچه شکوه تو به رنج است

پردازش اگرچه کان و گنج است

نظامی
 

عطار » اسرارنامه » بخش چهاردهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل

 

جهان بی وفا جای سپنج است

ز مرکز تا محیط اندوه و رنج است

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۸ - در خلوت و عزلت ودیدار الوهیت گوید

 

جهان بیگانهٔ پر درد و رنج است

بنزد عاشقان خوان سپنج است

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳ - هم در صفات دل گوید و خطاب بنده حق را عزّ و جل

 

همه عین بلا و درد و رنج است

که اسمش دائما خوان سپنج است

عطار
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۱۷ - غزل

 

به هر کنجی گرت صد گونه گنج است

به هر گنجی از آن صد گونه رنج است

سلمان ساوجی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۳۴ - نصیحت کردن مهین بانو شیرین را

 

از آن نام جهان، دار سپنج است

که حاصل زو همه اندوه و رنج است

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۹۷ - گفتار در خاتمت کتاب

 

بدین درها که هر یک به ز گنج است

ز رشکش خاطر دشمن به رنج است

سلیمی جرونی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » تذکرة العاشقین » بخش ۱ - مثنوی تذکرهٔ العاشقین

 

مطرب، دل ما اسیر رنج است

مرغ سحری ترانه سنج است

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۱۵

 

لیک اصول مراتبش پنج است

زیر هر یک ز پنج، بس گنج است

حزین لاهیجی
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۸۸ - الخضر

 

بسا چیزی که دانستی و رنج است

بسا کانرا نمی‌دانی و گنج است

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۰۷ - الولی

 

توالی الصالحینت جای گنج است

بکوب اینخانه را تا تاب رنج است

صفی علیشاه
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۹۸

 

از زلف سیاهت که همه چین و شکنج است

جان و دل غمدیده ما سخت به رنج است

رخساره سیمین تو گنجی است نهانی

وآن زلف یکی مارسیه بر سر گنج است

ما را طمع کیش مسلمانی از آن زلف

[...]

میرزا حبیب خراسانی