×
وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۲
جان رفت و ما به آرزوی دل نمیرسیم
هرچند میرویم به منزل نمیرسیم
برقیم و بلکه تندتر از برق و رعد نیز
وین طرفه تر که هیچ به محمل نمیرسیم
لطف خدا مدد کند از ناخدا چه سود
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۷۸
در کوی جان به قطع مراحل نمیرسیم
تا گرد جسم هست به منزل نمیرسیم
نه دین ما به جا و نه دنیای ما تمام
از حق گذشتهایم و به باطل نمیرسیم
در دست و پا زدن گرو از موج میبریم
[...]