گنجور

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۶ - در مدح صدر والاقدر

 

ای آنکه روزگار چو تو نامور ندید

وی آنکه چشم چرخ چو تو پر هنر ندید

آیینه گون سپهر بچندین هزار چشم

جز عکس تو نظیر تو شخص دگر ندید

چندین گهر که بارد تیغ زبان تو

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » دولتی که سحرهٔ فرعون یافتند

 

کس ازین آمد شدی بهتر ندید

هیچ شاخی زین نکوتر بر ندید

عطار
 

عطار » وصلت نامه » بخش ۲۴ - المکاتب و الرموز در رفتن سلطان محمود به سومنات و فتح کردن او

 

چشم عالم آن چنان لشگر ندید

در همه عالم چنان زیور ندید

عطار
 

کمال‌الدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۱۳ - وله ایضاً فی مرثیة المولی صدرالدّین عمر الخجندی رحمه الله

 

تا دیده بود واقعه زین صعبتر ندید

دل کین خبر شنید کسش با خبر ندید

این نیز هم بدیدی و در تو اثر نکرد

ای شوخ دیده کس چو تو خیره دگر ندید

سودای خوشدلی مبر از کاسۀ سپهر

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

مجد همگر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴

 

ای که بی چشم تو چشمی چشم من جز تر ندید

هیچ چشمی از چشم تو نیکوتر ندید

ز آرزوی چشم تو چشم رهی یک چشم زد

جز به چشم شوخ چشمی چشمه سار خور ندید

چشمه نوش تو دارد چشمه حیوان ولیک

[...]

مجد همگر
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۱ - در طور شیخ

 

کس نخل ناز چون قدت ای سیمبر ندید

چون لعل می پرست تو گلبرگ تر ندید

جان از لب تو راند سخن لیک ازان دهن

ظاهر نکرد هیچ تکلم مگر ندید

با حسن و دلبری چو تو فرزند نازنین

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۵

 

روزها شد تا کسم پیرامن این در ندید

تا تو گفتی دور شو زین در کسم دیگر ندید

سوخت ما را آنچنان حرمان عاشق سوز ما

کز تنم‌آن کو نشان می‌جست خاکستر ندید

الوداع ای سر که ما را می‌برد سودای عشق

[...]

وحشی بافقی