گنجور

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۸ - در وصف بهار و مدح محمدبن نصر سپهسالار خراسان

 

عاشق ز مهر یار بدین وقت می‌خورد

چون می‌گرفت عاشق، بر باغ بگذرد

اطراف گلستان را چون نیک بنگرد

پیراهن صبوری چون غنچه بردرد

منوچهری
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۰۷ - نامه کردن کوش به سوی ضحاک

 

از اسبان تازی به تگ بگذرد

همی پنجه ی پیل با هم درد

ایرانشان
 

جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۶۹ - تعزیت گفتن حکیم دوم

 

ز محنت غباری اگر بگذرد

به دامان عیشش گریبان درد

جامی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۵۳

 

غم و فرح بمن می پرست میگذرد

که در دو صاف جهان هر چه هست می گذرد

نه آنچنان گذرد عیش ما که میخواهیم

ولی بهمت رندان مست می گذرد

چو بخت نیست به شیرین کجا رسد فرهاد

[...]

اهلی شیرازی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۷۸ - در بیان قطع شدن دست عارف در آن شب

 

پرده برگیرد چه از حد بگذرد

دست قهرش پرده ها را بردرد

ملا احمد نراقی
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۵۷ - ترجمهٔ اشعار شاعر انگلیسی

 

سپیده چو از خاوران بگذرد

گریبان شام سیه بردرد

ملک‌الشعرا بهار
 
 
sunny dark_mode