گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۱۰

 

تو پاداش آن نیکویی بد کنی

چنان دان که بد با تن خود کنی

فردوسی
 

عطار » مصیبت نامه » بخش نهم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

در تمامی گر تو کاری بد کنی

آن هم از بهر خلاص خود کنی

عطار
 

حکیم نزاری » دستورنامه » بخش ۱۸ - دو تعلیم

 

اگر عادت از ابتدا بد کنی

خلافِ ره و رسمِ بخرد کنی

حکیم نزاری
 

حسینی » کنز الرموز » بخش ۱۹ - در بیان معرفت توکل می‌فرماید

 

روز و شب سودای نیک و بد کنی

خودپرستی چون حدیث خود کنی

امیر حسینی هروی
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۶۵

 

روسیه را، گر ببینی، رد کنی

روی مه را، گر ببینی، کد کنی

گر ندارد رشد کی گردد رشید؟

چون رشید راه را ارشد کنی؟

چونکه قهرت تاختن آرد بجان

[...]

قاسم انوار
 

جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۱ - آغاز

 

در تماشای خودم بیخود کنی

فارغ از تمییز نیک و بد کنی

جامی
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۸۰ - از بدی بپرهیز

 

مبادا در این یک‌زمان بد کنی

که گر بد کنی در حق خود کنی

ملک‌الشعرا بهار
 
 
sunny dark_mode