گنجور

شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱ - خدا حافظ

 

به تودیع تو جان می‌خواهد از تن شد جدا حافظ

به جان کندن وداعت می‌کنم حافظ خداحافظ

ثناخوان توام تا زنده‌ام اما یقین دارم

که حق چون تو استادی نخواهد شد ادا حافظ

من از اول که با خوناب اشک دل وضو کردم

[...]

شهریار